بیا بد بینی و غم بی خیالش ! که کی با قصد می رنجونه یارش؟؟ یکی میگه سه ؛ اون یک دیده چارو و این برحسب باور گشته حالش تو میدونی تموم ِ سرگذشتم چه بودم در قدیم ؛ اکنون چه هستم ز تنهایی و با یاد گذشته کنون تنها ؛ کنار تو نشستم بمیرم گر بخواهم رنج یارم اگر چه گل نی ام ؛ نیستم چو خارم نمیخواهم دلی رنجیده باشد ز حرفی یا ز رفتاری که دارم تو که در جای خود ؛ بس پر بهایی به قاب خالی من چون طلایی کمی دیر امدم ؛ رفتی تو اکنون ولی هستم به یادت ؛ هر کجایی خلاصه کل این منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ایران موی اجناس فوق العاده AutobiographyAzadeh آب و هوا و مسائل محیطی انجام پروژه های داده کاوی lida ایران جی تی آ rasha مطالب جالب